ArcHives تیر 91 مرداد 91 شهریور 91 مهر 91 آبان 91 دی 91 بهمن 91 اسفند 91 فروردین 92 اردی بهشت 92 خرداد 92 تیر 92 LinkS اقلیم ِ احساس مامان ِنجمه کوچولو.. کوثر قیچی:) شاعره هدی.. پرادو سوار کلبهء ابابیل پروانگی نرگس از نوع دو رویای شبانه پارمیدا** samee3vom پارسی نامه جان آشنا کاش که با هم باشیم Deltangi زینب سادات:)) صبا نهِ /دی / هشتاد و هشت فقط خدا سیرت پیشگان نگین سر سبز لـبخنـــــــــد مــــــــــــــــاه طوبای محبت مهربانی پرتاقال ضحی جـــــــــــان آتش دل باران سمیرا delshekasteh هفت گنج عاری..فا مها فقط ما فانوس انسان های سنگی عبــــــــــــدو.. خط خطی های یک دختر هستی حیران آنــــــــابنا دانلود سرا پاک تر از فرشته* عطا yasi عکس های سلنا جونم رو در رو
Ðe$igNER
றØzhgåη |
اشتباه بود از اول خودم خاستم تو گفتی این بازی خوبی نیست من انگار شده بودم کر.. چشم گذاشتم یک..دو..سه.......ده فریاد زدم آمدم صدای خنده ات را شنیدم ب دنبال صدا آمدم پیدایت کردم اما تو زود تر از من ب دیوار رسیدی با صدای بلند فریاد زدی سُک سُک دوباره من چشم گذاشتم ده..نه........دو..یک این بار خبری از تو نبود تمام خانه را گشتم حیاط را صد بار گشتم انگار شده بودی سوزن در انبار کاه فقط نشستم.. شروع ب گریه کردم ساعت ها گذشت نه تو آمدی..نه من آرام شدم .... روز ها از آن لحظه میگذرد فقط یادت باشد من هنوز میروم سمت دیوار چشم میگذارم تا ده میشمارم بعد تمام خاطراتم را میگردم ب دنبال تو اما هر بار می ایم بگیرمت میرسم ب خاطره ی رفتنت... و تو محو میشوی..
میان این خواندن ها نوشته شده است آرامم ،آرام تر از نبض یک مرده برای لحظه ای نمایشی از جلوی چشمانم می گذرد من . تو . باغچه . هردو نشسته ایم آرام ِآرام دارم با بند کفش هایت بازی می کنم تو به آُسمان زل زده ای من ب بند کفش هایت ... فقط چند گره به بند ها می زنم.. زمان می گذرد دیگر من هم ب آسمان زل زده ام ب کفش هایت نگاه می کنی منتظرم ک شروع کنی ب داد و بیداد کردن اما تو آرام آنها را باز می کنی و فقط لبخندی تحویلم میدهی... من مهبوت مانده ام تو هنوز بیصدا می خندی دیگر نمی توانم خنده ات را ببینم از خنده های بی صدایت می ترسم شروع ب فریاد زدن می کنم سرخ شده ام نمیدانم چرا اما بلند می خندی.. خیلی بلند.. سکوتمان می شکند ... نمایش تمام می شود .... پ.ن:!!
هنوز یادم هست خنده هایت را هنوز ته صدای خنده ات را می شنوم هنوز هم دستان گرمت را حس میکنم هنوز باران ک میبارد اولین قطره ای ک بر دستم میریزد چشمانم را میبندم آرزو می کنم ... هنوز زیر باران میدوم بدون چتر .. اما فقط یک فرق کوچک دارد آن روز ها با تو بودم این روزها فقط با امیدت هستم فقط با اُمید... پ.ن: تمــام اسپنــد هــای دنیــا را نــذر دوبــاره دیــدنــت، مــی ســوزانــم تــا دودشــان در چشــم خــودم بــرود و بــاز هــم بهــانــه اشــکهــایــم بــاشــد . . . |
