با خیال آسوده گناه کردم ...هر چ این دلم خواست .. کردم ..ب روی خودم هم نیاوردم...تنها خندیدم...در انتظار رمضان ماندم...
گفتم دعوتم میکنی ...کمی گشنگی و تشنگی می کشم...گناهانم پاک....کلی در دلم ب این ک اینقدر زرنگم خندیدم....هزار بار خندیدم..
اما الان ...شک کردم ب این هوش..ک چرا یاد مرگ نبودم....اصلا چرا عزرائیل را صدا نکردی ک در یک لحظه مرا با خود ببرد...حتما علتی دارد
شاید روش درس دانت است ...روشت عجیب است...اما هر چه هست ب نفع من است..
شاگرد..دنبال تشویق و از این حرفا نیست...
دنبال مجازات است...
آخر میداند مجازاتت هم عجیب است ...دوست داشتنی است.....
مجازاتت آدم را ب خود می آورد ...
لطیف است...
با عذابت زمین تا آسمان فرق دارد..
معنا دارد...
یعنی..
رهایت نکرده...
بهت امید دارد
دوستت دارد..
برایت پیشرفت میخواهد..
پ.ن:مهربان ترین دوستت دارم:)
+
تاریخ شنبه 91/4/31ساعت 3:32 عصر نویسنده to0ofan
|
نظر
فقــط تــاریکــی مــی دانــد
مــاه چقــدر روشــن اســت!
فقــط خــاک مــی دانــد
دســت هــای آب، چقــدر مهــربــان اســت!
معنــی دقیــق نــان را
فقــط آدم گــرسنــه مــی دانــد!
پ.ن:ماه رمضون همه مبارک!!!!
+
تاریخ جمعه 91/4/30ساعت 3:32 عصر نویسنده to0ofan
|
نظر
شمع هایی را فوت میکنی ک تعدادشان از پارسال بیشتر شده....
من نمی فهمم ک چرا در چنین روزی ک تو شاد هستی و ب همه می گویی امروز تولدم است باید شمع هایی را فوت کنی ک با تمام وجود گریه میکنند و هر سال هم گریه شان بیشتر میشود...
همه می گویند یکسال بزرگتر شده ای باید خانوم تر باشی اما باز من نمی فهمم ک بزرگ شدن مگر یک دفعه است آخر...
365 روز طول میکشد تا تنها یک شمع بر روی کیک تولت اضافه شود...
اما این تولد برای جسم است روح چه گناهی کرده آخر..اوهم تولد دلش می خواهد..تولدی مفصل تر از جسم ...آخر حسودی اش میشود.
مگر گناهش چیست ک تولدی برایش نگرفته انداصلا کسی می داند این روح چند ساله است؟؟؟؟
روز تولدت..همه تبریک می گویند اما هیچ کدام از آنها نمی پرسند آیا روحت هم بزرگ تز شده است؟
دلم می سوزد برا ی روحم ... در این دنیا مظلوم است..
می ترسم آن دنیـــــــــا ک برسد روحم حسابی از خجالتم درآید و تلافی کندووآن هم تلافی ب سبک خودش، تلافی هم ک ب سبک خودش باشد همان ابتدا ی راه ....
شاید حکمت فوت کردن شمع های گریان همین است ک برای روحت گریه می کنن شاید می دانند ک باید راهی پیدا کرد ..
شاید هم نه ...گریه شمع آرایه دارد...شمع ک گریه کند کوچک میشود...شاید هم باید خود را کوچک کرد تا تولدت روح هم برسد شاید هم باید دل کند از...
پس طعنه هست بزرگ شدن هم ...طعنه می زنند تا ب خودت آیی ...
سن روحم را نمیدانم اما میدانم ک هنوز بچه است راه دارد تا بزرگ شود
دلم روح بزرگ می خواهد....
پ.ن : تولدم مبارک :دی
:))))))))
+
تاریخ پنج شنبه 91/4/29ساعت 1:8 عصر نویسنده to0ofan
|
نظر
روز های اول شعبان با خودم تکرار میکردم شعبان است ونیمه اش...کاش امسال نیمه ی شعبان رنگ مهدی داشته باشد..رنگ مهدی اصل است کافی است اجازه دهد تنها ثانیه ای نگاهش کنی ...ب خودت ک بیایی می بینی دلت را دادی رفت..رفت تا نقاشی شود با رنگ مهدی..
نقاش دل هم ک مهدی باشد پارتی اش برای خدایی شدن زیاد است..
اما شعبان هم ب آخر رسیده و رمضان در راه است وتنها سه شب .. ومن هستم ک دوباره شروع کردم ب خیال پردازی ک دیگر امسال شب قدرش فرق دارد باعالمی...شب قدر امسال ندا دارد وندایش ارتفاع دارد ک از راس جهان شروع شده و ب ضلع زمین میرسد..
ومن ..من ک نه همه حتی آدم هایی ک آن دو مثلث دروغین را ساختن وعده ای را اسیر کردن وتلاش کردند کاین دو مثلث را بزرگتر از حدش نشان دهند..میشنویم این ندا را ک محو میکند ارتفاع این دو مثلث دروغین را ...
اصلا دیگر مثلثی در جهان باقی نمی ماند زیر سنگینی ارتفاع مهدی...غیر ممکن است..
شاید این بار خیال هایم هم رنگ داشته باشد هم ارتفاع ..
بستگی دارد ب مهر تاییدت خودت خدا...
پ.ن:خوش ب حال هرکی ک دیوارای دلش ترک دارن ...نیاز ب ی نقاش مثله مهدی داره
+
تاریخ سه شنبه 91/4/27ساعت 10:27 عصر نویسنده to0ofan
|
نظر
من ب دوری ات عادت دارم اما ب نبودنت نه....نبودنت از زمین تا آسمان با دوری ات فرق دارد
این را فقط خودم میفهمم...اصلا نمی توانم نبودنت را نشخوار کنم....
نفرت دارم از این عادت با تو نبودن...
.
.
خوش حال بودم شاید ب این فک میکردم ک امروز ب اندازه ی لبخندی ...
اما تنها امروز..
یک چیز را یافتم ..تجربه ی نبودنت...
..
از تو ک دور میشوم،
کوچه ک هیچ
گاهی اتوبان هم بن بست است
من رودخانه ای را میشناسم
ک با دریا قهر کرد
ب فاضلاب ریخت
پ.ن: ب قول امیرخانی....ایراد ازمن نیست ایراد از او هم نیست.ایراد از خاطره ای است ک حالا ،همین حالا باید درزش گرفت:(
+
تاریخ دوشنبه 91/4/26ساعت 2:38 عصر نویسنده to0ofan
|
نظر