من ب دوری ات عادت دارم اما ب نبودنت نه....نبودنت از زمین تا آسمان با دوری ات فرق دارد 

این را فقط خودم میفهمم...اصلا نمی توانم نبودنت را نشخوار کنم....

نفرت دارم از این عادت با تو نبودن...

.

.

خوش حال بودم شاید ب این فک میکردم ک امروز ب اندازه ی لبخندی ...

اما تنها امروز..

یک چیز را یافتم ..تجربه ی نبودنت...

..

از تو ک دور میشوم،

کوچه ک هیچ

گاهی اتوبان هم بن بست است


من رودخانه ای را میشناسم

ک با دریا قهر کرد

ب فاضلاب ریخت

پ.ن: ب قول امیرخانی....ایراد ازمن نیست ایراد از او هم نیست.ایراد از خاطره ای است ک حالا ،همین حالا باید درزش گرفت:(



+ تاریخ دوشنبه 91/4/26ساعت 2:38 عصر نویسنده to0ofan | نظر