اتصالمان نزدیک است
من ب تو..
تو ب من...
360 روز است ک منتطر بودم
پایان رسیدن این روزا ها شیرین تر ازعسلی است ک قاسم(ع) حرفش را می زد
حس می کنم مهربانیت را
تو از من دنیا دنیا مهربان تری
اصلا خودت چسب زدی ب قلبم برای وصالت
خود ِ خودت
امشب را مهیا کردی برایم ..من ک کاره ای نبودم
خود ِخودت
بلیط جایگاه ویژه را در دستم گذاشتی
خود ِخودت
خریدار دلم شده ای
قالیچه دلم را خودت بافته ای
روی بلیطت نوشته یود
امشب قالیچه را تحویل می دهی
خود ِخودت
گفتی ک اگر قالیچه دلت را صاف پهن کنی ..
همه محو زیبایی اش می شوند
اصلا خودت گفتی ..
کسی دلش نمیاید پا روی دلت بگذارد
خود ِ خودت
گفتی دلم می شود در بس مال تو
..اصلا خود ِخودت شرط دعای جوشن را برایم گذاشتی
خودت گفتی ک تار و پود این قالیچه را با جوشن عجین کرده ای
خودت علی (ع) را واسطه کردی
رج های قالیچه را با طنین الغوث الغوث آن چنان آمیخته ای ک..
گره های قالی را آنقدر زیبا با اسماءات گره زده ای ک جایی دیده نشده...
بسم الله یا علی..
سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلصنا من نار یا رب
پ.ن: التماس دعا دارم ازتون تو این شب ها
یا علی...