سفارش تبلیغ
صبا ویژن

  با خیال آسوده گناه کردم ...هر چ این دلم خواست .. کردم ..ب روی خودم هم نیاوردم...تنها خندیدم...در انتظار رمضان ماندم...

  گفتم دعوتم میکنی ...کمی گشنگی و تشنگی می کشم...گناهانم پاک....کلی در دلم ب این ک اینقدر زرنگم خندیدم....هزار بار خندیدم..

  اما الان ...شک کردم ب این هوش..ک چرا یاد مرگ نبودم....اصلا چرا عزرائیل را صدا نکردی ک در یک لحظه مرا با خود ببرد...حتما علتی دارد

  شاید روش درس دانت است ...روشت عجیب است...اما هر چه هست ب نفع من است..

  شاگرد..دنبال تشویق و از این حرفا نیست...

  دنبال مجازات است...

  آخر میداند مجازاتت هم عجیب است ...دوست داشتنی است.....

  مجازاتت آدم را ب خود می آورد ...

  لطیف است...

  با عذابت زمین تا آسمان فرق دارد..

  معنا دارد...

   یعنی..

  رهایت نکرده...

  بهت امید دارد

  دوستت دارد..

  برایت پیشرفت میخواهد..

  پ.ن:مهربان ترین دوستت دارم:)

 

 

 


+ تاریخ شنبه 91/4/31ساعت 3:32 عصر نویسنده to0ofan | نظر