خنده!
هوووووم...
من امروز مدرسه نرفتم.
رفتم امتحان عربي بدم. متي نبودي ببيني امتحانش پر از غلط بود! اولش شک کرده بودم که نکنه من اشتباه ميکنم ولي بعدش که ديدم هدي هي داره غلط مي گيره و زنه هم با يه حالت گنگ فقط سر تکون مي ده ديدم نه مثل اينکه کلا غلطه!
فقط اميدوارم 12 رو بهم بده پاس شم بره! با اون وضعي که من مي ديدم اميدي نبود.
دلم برات تنگ شده بود اين چند روزي... احساس غربت زده ها رو مي کردم تو تهران ... ;)
(به اين شکلک چشمک اعتياد پيدا کردم....)