با تو بودن دنیا را بهم میزند...
شیمی را
فیزیک را
...
همه چیز را
تمام قانون ها را
پایستگی ها را..
بی سواد هم ک باشی میفهمی ک عشقت دنیا را نقض کرده است
..
دستانت در دستانم ک باشد ..
همه این حرف هایم را برای دنیا اثبات می کنم....
آهای مردم بیایید نگاه کنید...
دستانت گرمش در دستانم است ..
می بینید صورتم را
گل انداخته است...
حرارت وجودم از صد هم بالاتر است...
اما
گرمای او سی است فقط سی
قانون پایستگی را رد کردم ..
یا باز دلیل بیاورم؟؟..
انرژی ن ب وحود می آید
ن از بین می رود
فقط از حالتی ب حالت دیگر انتقال می یابد..
..
باید گفت تنها استثنا ی عالم
عشق توست...
راه حل ندارد...
همه چیز را برهم زده است...
پایستگی ک چیزی نیس...
..
قانون بو های عالم را بر هم زده حتی...
بو ی یاس میدهی..
یا بوی مریم..
یا شایدهم بوی نرگس میدهی..
..قرارمان نشد ک قانون قلب من را هم بر هم بزنی...
قرار شد؟؟
..
کمی بخند....
بیشتر بخند..
بیشتر
بیشتر...
عالی است..
همین گونه باش...
چال های رو گونه ات عجیب دل ربا است..
ع..ج...ی...ب..
دل ربا..
می خندی آن چنان نمکی دارد
که
از چشمان من هم آب ِ شور روانه گونه هایم می شود...
آنقدر نمک دارد که..
قند هایی ک در دلم کیلو کیلو آب می شود را
...
شور کرده است
...
خنده هایت را زود تر از همیشه تمام کرده ای..
عزم رفتن داری ...
باز من را رها کردی با دنیا دنیا ..
خیال خنده...
رویا خنده های خودم ..
رویای خنده های تو....
...
....
رویای چشمان خندانت..
چشمان خندانت هم دست کمی از چال های صورتت ندارد..
هر دو
میشوند..
...
بال های من برای پروار...
....
پروازی آرام با صدای خنده..