• وبلاگ : طعــم شيــريــن بــوســه خيــال
  • يادداشت : جان مي دهد پرنده ام
  • نظرات : 1 خصوصي ، 19 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اول دبستان که بودم ،
    يه بار خواب ديدم دارم مي دوم
    مي دوم و مي دوم و مي دوم
    اول دويدنم آروم بود ، بعد تند شد ، خيلي تند .
    اون قدر تند که کم کم از زمين بلند شدم و رو هوا به پرواز در اومدم .
    بيدار که شدم دل کوچولوي اول دبستانيم بي تاب يه پرواز ديگه شد . يه پرواز دوباره

    اين دختره ، سمت راست قالبت ، که بال داره ،که مي تونه پرواز کنه،
    منو ياد خواب اول دبستانم انداخت .


    - خوابمو برا نسيم تعريف کردم، بهم پيشنهاد داد برم سوار چرخ و فلک حياط بشم و تند بچرخم . اون وقت از فرط حرکت چرخ و فلک احساس مي کنم به پرواز در اومدم .
    من همين جوري نيگاش کردم :
    (يعني اکشته ي پيشنهادش شدم ! اين همه خلاقيتو از کجا آورده بود واقعا ! )

    پاسخ

    واااي آخه اين نسيم هم چ روحيه اي داشته ب اون سن..اصلا شايد بايد ب نسيم بها مي داديم تا مخترع مي شد..