• وبلاگ : طعــم شيــريــن بــوســه خيــال
  • يادداشت : اي کاش....
  • نظرات : 1 خصوصي ، 34 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    يادته چه تيكه هايي خورديم؟!

    نه جون من يادته...

    اون موقع ك از پنجره ي بالا تو حياطو ديديم و سريييييييييييييييع پريديم اومديم پايين...

    بد چه تيكه اي حوالمون كرد عزيز دلم؟!

    آخي دلم براش تنگ شده ...

    واي خدا...

    يادته بعدش دعوا شد؟!

    چه ماجرا ها داشتيم..

    اول سال يادته...؟! بحث لتر و ايناااا...

    بعدش عسكري لو داد... ترسيديم نرفتيم...

    اوخ.. هي به خودم ميگم خاطره بازي نكنم... پير شديم متي ... پيـــ ـــــ ـــــر!

    پاسخ

    آخ گفتي .از اون روز کذايي متنفرم ..اصلا از ما ضايع تر خود اونا بودن ک همش براي ما سوژه درست مي کردن..:دي بحث لتر ک جاي خود داره با اون دفتر جمله هات..اصلا اون دفتر تو همه يزمينه ها کاربرد داره..اول نوشتن نامه دوم پرکردن وقت ک اين از مهمترين کاربرد هاش بود ..ابپين خاطره ها با اين که شايد اصلا دوست داشتني نباشن اما وقتي يادشون مي افتم انگار اون لحظه ها شيرين بودن.. آخ نگفتي کدوم امتحان ادبيات؟؟؟