سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابر های آسمان هم شبیه تو شده بودند امروز

نمیدانم چ گناهی کرده ام

این روز ها ک دیگر مرا فراموش کرده ای

همه چیز شبیه تو شده اند

همه ی دنیا

جلوی آینه می روم

تو را می بینم

هزار بار آینه را دستمال کشیده ام

اما انگار فقط تصویر تو واضح تر می شود

انگار ب صورت تو رنگ میدهند

شاید همه چیز می خواهند من اینگونه بمیرم

یک مرگ تدریجی

حتی آب درون لیوان هم تو را نشان میدهد

میخواهم آبی بنوشم شاید این آتش بر جانم سرد شود

اما باز تویی ک آتش میزنی بر جانم

خسته شده ام

فقط درک کن

نه هستی ...نه نیستی

خیلی سخت است

پ.ن:مخاطب دارد شاید!!


+ تاریخ چهارشنبه 92/3/22ساعت 4:11 عصر نویسنده to0ofan | نظر