سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

دوباره کنج اتاق نشسته بودم

زانوهایم را با تمام وجود در آغوش گرفته بودم

ب سفیدی دیوار روب رویم زل زده بودم

غرق در افکاری ک نه سر داشت نه ته

گاهی خنده ای میکردم

گاهی هم اشک را مهمان گونه هایم

علت این همه گوشه نشینی را نمی دانستم

..

این بار آمده ام فریاد بزنم..

حسته ام..

خسته

خسته ام از بی تو بودن...

خسته تر از آن چه ک خودم فک می کردم ...شده بودم

..

این بار سوال هایم را بی جواب نمی گذارم

این بار آنقدر می مانم...

این بار آمده ام صداقتم را را ب رخ اطافیانت بکشم

اعتراف میکنم

دلم برایت تنگ شده است

چند روزی میشود ..حتی صدای مهربانیت را نمی شنوم...

چند روزی میشود ک نوازش کریمانه ات را از یاد برده ام

....

تو ک پشتیبان پشتیبانانی چرا....؟؟؟

..


+ تاریخ چهارشنبه 91/5/25ساعت 10:30 عصر نویسنده to0ofan | نظر